چرا سردرد شقیقه پس از 50 سالگی همواره باید جدی گرفته گردد؟

به گزارش آخرین خبر، غروب آرام یک روز کاری است و زنی پنجاه وهفت ساله روی صندلی آشپزخانه نشسته و با انگشت اشاره روی نقطه ای در سمت راست پیشانی فشار می دهد. درد عجیبی احساس می نماید؛ نه شبیه سردردهای تنشی قدیمی، نه شبیه ضربان های میگرنی. درد تیز است و انگار زیر پوست جریان دارد. او با خود می گوید شاید خستگی باشد یا شاید کم خوابی. اما چیزی در این درد هست که برایش ناآشناست. یک حس مبهم که خبر از اتفاقی جدی می دهد. این همان لحظه ای است که در بسیاری از بیماران بالای پنجاه سال آغازگر مسیری خطرناک می گردد؛ مسیری که اگر سردرد شقیقه یا همان درد ناحیه تمپورال درست تشخیص داده نگردد، ممکن است در چند ساعت بینایی را از فرد بگیرد.

چرا سردرد شقیقه پس از 50 سالگی همواره باید جدی گرفته گردد؟

بسیاری از افراد وقتی به این درد می رسند آن را یک اتفاق گذرا می دانند. عادت دارند آن را با خستگی، استرس یا حتی دندان درد اشتباه بگیرند. در حالی که در دهه های بالاتر زندگی، تغییرات ایمنی و التهابی بدن زمینه را برای یک بیماری کمتر شناخته شده به نام آرتریتِ تمپورال یا التهاب شریان گیجگاهی فراهم می نماید. آرتریت تمپورال یک اختلال معمولی نیست. این بیماری در صورت بی توجهی می تواند باعث التهاب در شاخه های اصلی شریان کاروتید شود و به سرعت جریان خون به شبکیه را کاهش دهد. همین کاهش کوتاه مدت کافی است تا فرد دچار نابینایی پایدار شود. این خطر آن قدر جدی است که پزشکان در خصوص این بیماری همیشه از واژه هایی مانند فوریت، اضطرار و فرصت محدود استفاده می نمایند.

در این میان، اهمیت تشخیص سریع از آن جهت است که بدن فرصت زیادی برای جبران آسیب ندارد. التهاب شریان تمپورال به شکل تدریجی پیش نمی رود و بسیاری از موارد زمانی تشخیص داده می شود که بیمار فقط یک روز یا حتی چند ساعت با نابینایی فاصله دارد.

1. پایه های علمی آرتریت تمپورال و چرایی خطر سردرد شقیقه در بالای 50 سال

دلیل اینکه سردرد شقیقه در افراد بالای پنجاه سال اهمیت بسیار بیشتری از جوان ترها دارد، ریشه در تغییرات سیستم ایمنی و عروقی بدن دارد. آرتریت تمپورال نوعی التهاب دیواره شریان های میانه است که اغلب شریان تمپورال را درگیر می نماید. این التهاب در لایه های داخلی رگ یعنی تونیکا اینتیما و تونیکا مدیا شکل می گیرد که در انگلیسی (Intima) و (Media) نامیده می شوند. با افزایش سن، رگ ها بیشتر مستعد التهاب هستند، زیرا فیبرهای الاستیک کاهش پیدا می نمایند و سلول های ایمنی به گونه ای متفاوت پاسخ می دهند. در نتیجه، سیستم ایمنی ممکن است به اشتباه سلول های خودی را هدف قرار دهد و باعث تورم، تنگی یا حتی انسداد رگ شود.

این بیماری در زنان شایع تر است و در بعضی گروه های جمعیتی مانند اروپایی تبارها شیوع بالاتری دارد. آنچه این التهاب را خطرناک می نماید این است که شریان تمپورال ارتباط مستقیم با شریان های تغذیه نماینده چشم دارد. به همین خاطر تنگی ناگهانی رگ می تواند جریان خون به عصب بینایی را کاهش دهد و فرد در مدت کوتاهی دچار کاهش دید یا حتی نابینایی کامل شود.

در بسیاری از بیماران، سردرد شقیقه تنها علامت اولیه است. این درد اغلب ضربان دار، سطحی و حساس به لمس است. با این حال، بعضی بیماران ممکن است درد خفیف تری داشته باشند و همین موضوع تشخیص را سخت تر می نماید. وقتی پزشک در خصوص سردرد شقیقه در افراد بالای پنجاه سال حساسیت نشان می دهد، دلیل آن آمار بالا و آسیب های برگشت ناپذیر این بیماری است. تاکید بر اورژانسی بودن مسئله نیز به این خاطر است که درمان با کورتیکواستروئیدها مانند پردنیزولون باید هرچه سریع تر شروع شود تا التهاب رگ مهار شود. حتی قبل از قطعی شدن تشخیص، بسیاری از پزشکان درمان را شروع می نمایند، زیرا تأخیر حتی یک روز می تواند به معنی از دست رفتن بینایی باشد.

2. مسیر زمانی بیماری از التهاب شریان تا تهدید بینایی و نقش علامت های هشدار

یکی از جنبه های کمتر شناخته شده آرتریت تمپورال این است که معمولاً آهسته شروع می شود اما ناگهان وارد فاز خطرناک می شود. ابتدا التهاب رگ باعث کاهش نسبی جریان خون می شود و بیمار ممکن است فقط سردرد مبهم یا حساسیت پوستی در ناحیه شقیقه احساس کند. با گذشت زمان، التهاب پیشرفت می نماید و رگ باریک تر می شود. در این مرحله بیمار ممکن است هنگام جویدن غذا دچار درد در عضله ماستر شود که در پزشکی به آن کلاودیکیشنِ فکی یا (Jaw Claudication) می گویند. این علامت یکی از شاخص ترین نشانه های بیماری است و نشان می دهد جریان خون در شریان های تغذیه نماینده عضلات فک به شدت کاهش یافته است.

در بعضی افراد علامت دیگر یعنی کاهش وزن، تب خفیف یا احساس ناخوشی عمومی ظاهر می شود. این علامت ها نتیجه فعالیت بیش ازحد سیستم ایمنی هستند. اما خطر اصلی زمانی رخ می دهد که التهاب به رگ هایی که مسئول تغذیه عصب بینایی هستند برسد. در این لحظه بدن دیگر مهلتی برای جبران ندارد. کافی است جریان خون برای مدت کوتاهی کاهش یابد تا عصب بینایی آسیب ببیند. این آسیب اغلب دائم است و در بسیاری از بیماران برگشتی ندارد.

نکته مهم این است که بسیاری از بیماران در روزهای قبل از نابینایی دچار تاریِ گذرا یا (Amaurosis Fugax) می شوند که به صورت کاهش ناگهانی دید در چند ثانیه یا چند دقیقه بروز می نماید. این علامت مانند یک اعلانِ خطر است که بدن به بیمار می دهد. با این حال افراد ممکن است آن را بی اهمیت بدانند. توجه به چنین علامت هایی در مشخص اندازه اورژانسی بودن سردرد شقیقه بسیار مهم است و نادیده گرفتن آنها می تواند پیامدهای جبران ناپذیر داشته باشد.

3. چرا سردرد شقیقه در دهه ششم زندگی با سردردهای معمولی اشتباه گرفته می شود؟

یکی از چالش های مهم در مراقبت از بیماران این است که درد شقیقه در این سن با سردردهای معمولی اشتباه گرفته می شود. اغلب بیماران سابقه سردرد تنشی، میگرن یا دردهای ناشی از خستگی دارند و بنابراین سردرد اخیر را در همان دسته قرار می دهند. اما درد آرتریت تمپورال معمولاً کیفیت متفاوتی دارد. این درد سطحی و همراه با حساسیت پوستی است. بیمار ممکن است هنگام شانه کردن مو یا لمس ناحیه شقیقه احساس ناراحتی شدید کند. بعلاوه درد ضربان دار است و در بعضی بیماران با احساس گرمی یا سفتی رگ همراه می شود.

از سوی دیگر، افراد بالای پنجاه سال اغلب تصور می نمایند تغییرات جسمانی ناشی از سن طبیعی است و به همین خاطر بسیاری از علامت ها را نادیده می گیرند. بعضی از بیماران حتی فکر می نمایند که این درد ناشی از مشکل دندانی، سینوزیت یا فشار عصبی است. این اشتباه تشخیصی گاهی باعث تأخیر چند هفته ای یا حتی چند ماهه می شود و در این مدت التهاب به صورت پنهان پیش می رود.

پزشکان برای تشخیص صحیح احتیاج دارند به تفاوت های ظریف میان این دردها توجه نمایند. سردردهای معمولی معمولاً با خواب یا مسکن های ساده بهبود می یابند. اما سردرد آرتریت تمپورال نسبت به داروهای معمولی مقاوم است و اغلب شب ها شدت می گیرد. بعلاوه بیمار ممکن است احساس کند درد حرکت ندارد بلکه در یک نقطه ثابت می ماند. همین ویژگی ها باعث می شود پزشکان هنگام روبروه با بیمار بالای پنجاه سال که سردرد نو و متفاوت دارد، بلافاصله احتمال این بیماری را در نظر بگیرند.

4. نقش آزمایش ها و معاینه های بالینی در تشخیص سریع آرتریت تمپورال

تشخیص آرتریت تمپورال ترکیبی از علائم بالینی و آزمایش های آزمایشگاهی است. اولین قدم، گرفتن توضیح حال دقیق از زمان شروع درد، کیفیت درد و همراهی علامت های دیگر مانند تاری دید یا درد فک است. در معاینه بالینی پزشک معمولاً شریان تمپورال را لمس می نماید و در پی حساسیت، سفتی یا کاهش نبض آن می شود.

در مرحله بعد نوبت به آزمایش ها می رسد. دو آزمایش اصلی که تقریباً همیشه در تشخیص این بیماری رهبری می نمایند، ESR یا سرعت رسوب گلبول های قرمز و CRP یا پروتئین واکنشی C هستند. ESR معمولاً در بیماران به طور قابل توجهی افزایش می یابد و به عنوان یک شاخص التهابی عمل می نماید. CRP نیز اندازه التهاب سیستمیک را نشان می دهد. بالا بودن همزمان این دو شاخص احتمال آرتریت تمپورال را بسیار بالا می برد.

آزمایش های دیگری مانند آنزیم های کبدی یا شمارش کامل سلول های خونی نیز به طور یاریی استفاده می شوند. اما تشخیص قطعی اغلب با نمونه برداری از شریان تمپورال انجام می شود که در انگلیسی (Temporal Artery Biopsy) نام دارد. در این روش، تکه کوچکی از رگ زیر میکروسکوپ آنالیز می شود تا شواهد التهاب، تخریب دیواره یا حضور سلول های غول آسا مشاهده شود.

این نکته بسیار مهم است که پزشک نباید منتظر نتیجه این نمونه برداری بماند تا درمان را شروع کند. این کار یکی از اصول طلایی در مدیریت آرتریت تمپورال است. التهاب رگ می تواند هر لحظه به عصب بینایی آسیب بزند و بنابراین درمان با کورتیکواستروئید باید فوراً شروع شود، حتی اگر هنوز نتیجه نمونه برداری آماده نشده باشد.

5. ارتباط میان آرتریت تمپورال و پلی میالژیِ روماتیکا و اهمیت تشخیص افتراقی

یکی از نکات کمتر مورد توجه درباره آرتریت تمپورال ارتباط آن با بیماری دیگری به نام پلی میالژیِ روماتیکا یا (Polymyalgia Rheumatica) است. این بیماری نیز نوعی التهاب سیستمیک است که باعث درد و سفتی در شانه ها، گردن و لگن می شود. در حدود نیمی از بیماران آرتریت تمپورال، علائم پلی میالژیِ روماتیکا نیز دیده می شود. وجود این ارتباط به پزشکان یاری می نماید تا بهتر بتوانند تشخیص دهند که سردرد شقیقه ناشی از التهاب عروقی است یا خیر.

پلی میالژی روماتیکا معمولاً با درد صبحگاهی و محدودیت حرکتی همراه است. این علامت ها ممکن است چند هفته قبل از بروز سردرد شقیقه شروع شوند. اگر فرد بالای پنجاه سال دچار دردهای عضلانی شدید در شانه ها باشد و سپس سردرد نو ایجاد شود، این ترکیب احتمال آرتریت تمپورال را به شدت بالا می برد.

اهمیت تشخیص این همپوشانی در این است که درمان هر دو بیماری مشابه و مبتنی بر کورتیکواستروئید است. اما شدت و دوز درمان در آرتریت تمپورال بسیار بالاتر است، زیرا خطر نابینایی وجود دارد. پزشکان باید دقت نمایند که درد عضلانی را به تنهایی به حساب افزایش سن یا مسائل اسکلتی عضلانی نگذارند، زیرا این اشتباه می تواند باعث تأخیر در شناخت بیماری اصلی شود.

تشخیص افتراقی نیز نقش مهمی دارد. سردرد شقیقه ممکن است ناشی از میگرن، سردرد تنشی، سینوزیت یا نورالژی باشد. اما هیچ یک از این ها با خطر نابینایی همراه نیستند. همین تمایز سبب می شود که پزشکان هنگام روبروه با بیمار مسن، همیشه ابتدا احتمال آرتریت تمپورال را آنالیز نمایند و سپس به سایر تشخیص ها فکر نمایند.

6. چرا درمان باید سریع شروع شود و چگونه داروها التهاب رگ را مهار می نمایند؟

درمان استاندارد آرتریت تمپورال مبتنی بر کورتیکواستروئیدها است. این داروها مانند پردنیزولون یا متیل پردنیزولون قدرت بالایی در مهار واکنش التهابی دارند و می توانند در مدت کوتاهی روند تنگی رگ را متوقف نمایند. تأکید بر شروع سریع درمان به این دلیل است که عصب بینایی به کاهش جریان خون بسیار حساس است و اگر آسیب رخ دهد معمولاً غیرقابل بازگشت خواهد بود.

در بسیاری از موارد، دوز اولیه دارو بسیار بالا است و پس از کنترل التهاب به تدریج کاهش می یابد. بعضی بیماران احتیاج دارند ماه ها تا سال ها دارو مصرف نمایند. در بیماران پرخطر ممکن است داروهای یاریی مانند مهارنماینده های ایمنی نیز اضافه شود.

پزشکان حتی زمانی که تشخیص قطعی نیست نیز درمان را شروع می نمایند. زیرا خطر نابینایی آن قدر شدید است که تأخیر قابل قبول نیست. این رویکرد از اصول مهم در پزشکی است و در خصوص آرتریت تمپورال به عنوان یک استاندارد جهانی پذیرفته شده است.

وقتی التهاب مهار می شود، علائم بیمار به سرعت بهبود پیدا می نماید. سردرد فروکش می نماید و قدرت بینایی تثبیت می شود. اما این به معنی انتها خطر نیست. رگ ها ممکن است دوباره ملتهب شوند و بنابراین بیمار احتیاج به پیگیری دقیق دارد. اصلاح سبک زندگی مانند ترک سیگار، کنترل فشار خون و مراقبت از سلامت عمومی نیز در کنترل بیماری نقش دارد.

7. خطر نابینایی ناگهانی و چرایی برگشت ناپذیر بودن آسیب در آرتریت تمپورال

در آرتریت تمپورال، جلوگیری از نابینایی مهم ترین هدف درمان است، زیرا آسیب به عصب بینایی معمولاً برگشت ناپذیر می شود. عصب بینایی یا (Optic Nerve) یکی از حساس ترین بافت های بدن به کاهش جریان خون است. شریان های کوچکی که این عصب را تغذیه می نمایند هیچ ذخیره ای ندارند و اگر التهاب شریان های اصلی خون رسان، مانند شریان تمپورال یا شریان افتالمیک، موجب کاهش ناگهانی خون رسانی شود، آسیب در چند ساعت رخ می دهد. این آسیب بیشتر از نوع ایسکمیک است و در پزشکی به آن (Anterior Ischemic Optic Neuropathy) گفته می شود.

یکی از سختترین نکات برای بیماران این است که گاهی نابینایی بدون درد رخ می دهد. بعضی بیماران فقط با تاریِ گذرا روبرو می شوند که آن را به خستگی یا خشکی چشم نسبت می دهند. اما همین تاری کوتاه مدت یک هشدار جدی است. وقتی عصب بینایی آسیب ببیند، سلول های آن توانایی بازسازی ندارند. به همین خاطر است که تأخیر حتی چند ساعت در شروع درمان با کورتیکواستروئیدها می تواند تفاوت میان حفظ بینایی یا از دست رفتن آن باشد.

در بسیاری از کشورها، پزشکان عمومی آموزش می بینند که سردرد شقیقه در افراد بالای پنجاه سال را مانند یک بیماری تهدیدنماینده بینایی مدیریت نمایند. این مدیریت شامل معاینه فوری، درخواست سریع آزمایش ها و ارجاع به متخصص داخلی یا روماتولوژی است. بخش مهم دیگر این است که بیمار نیز باید بداند این بیماری قابل پیشگیری است، به شرطی که زود تشخیص داده شود. آگاهی عمومی در این موضوع نقش اساسی دارد، زیرا بسیاری از موارد دیر گزارش می شوند و همین دیرکرد به نابینایی ختم می شود.

8. چالش پیگیری درمان، عوارض داروها و اهمیت پایش طولانی مدت

آرتریت تمپورال یکی از بیماری هایی است که مدیریت آن فقط به شروع درمان محدود نمی شود. مسیر درمان طولانی است و احتیاج به پیگیری منظم دارد تا التهاب کنترل شود و عوارض داروها مدیریت شود. کورتیکواستروئیدها مانند پردنیزولون که پایه درمان هستند، در دوزهای بالا تجویز می شوند و به مرور کاهش می یابند. اما مصرف طولانی مدت این داروها می تواند عوارضی مانند پوکی استخوان، افزایش قند خون، ضعف عضلانی و افزایش وزن ایجاد کند. پزشکان معمولاً برای کاهش این پیامدهای ناخواسته مکمل هایی مانند کلسیم و ویتامین D تجویز می نمایند و بیمار را برای فعالیت بدنی منظم تشویق می نمایند.

پایش التهاب با آزمایش های دوره ای ESR و CRP اهمیت زیادی دارد. اگر این دو شاخص دوباره افزایش یابند، نشان می دهد التهاب هنوز فعال است. بعضی بیماران به رغم درمان استاندارد، هنوز علائم خفیف یا نوسانی دارند. در این موارد ممکن است پزشک داروهای دیگری مانند مهارنماینده های ایمنی یا آنتی بادی های اختصاصی تجویز کند. این داروها روند التهاب را هدف قرار می دهند و به کاهش وابستگی به کورتیکواستروئید یاری می نمایند.

یکی از چالش های مهم این است که بسیاری از بیماران وقتی دردشان بهبود می یابد، دارو را خودسرانه قطع می نمایند. این کار خطرناک است و ممکن است دوباره التهاب فعال شود. پزشکان معمولاً روند کاهش دارو را با دقت انجام می دهند و تا مطمئن نشوند التهاب کاملاً خاموش شده، دوز را کاهش نمی دهند. آگاهی بیمار از ماهیت طولانی این درمان نقش اساسی دارد، زیرا اگر بداند دوره درمان مرتب و قابل پیش بینی است، همکاری بیشتری نشان می دهد.

9. تفاوت آرتریت تمپورال با سردردهای شایع و نشانه های تمایزدهنده

گرچه سردرد یکی از علائم اصلی آرتریت تمپورال است، اما شکل، الگو و شدت آن با سردردهای شایع تفاوت دارد. سردرد تنشی معمولاً دوطرفه است و با احساس فشار در ناحیه پیشانی یا پشت سر همراه می شود. میگرن اغلب ضربان دار است و با تهوع یا حساسیت به نور همراه می شود. اما سردرد آرتریت تمپورال معمولاً یک طرفه و در ناحیه شقیقه است. لمس این ناحیه معمولاً دردناک است و بیمار می گوید رگ زیر انگشت سخت یا حساس شده است.

یکی از تفاوت های مهم، سن بیمار است. اگر فردی در دهه ششم زندگی دچار سردرد نو شود، پزشکان آن را غیرطبیعی می دانند مگر اینکه خلاف آن ثابت شود. در این سن سیستم ایمنی متفاوت عمل می نماید و احتمال بیماری های التهابی افزایش پیدا می نماید. به همین خاطر سردرد نو در این گروه سنی باید تا زمان رسیدن به تشخیص دقیق، با احتیاط و حساسیت مدیریت شود.

علامت های همراه نقش مشخص نماینده دارند. درد فک هنگام جویدن، حساسیت پوست سر، تاری گذرا یا کاهش دید، درد شانه ها و تب خفیف می توانند پزشک را به سمت تشخیص آرتریت تمپورال راهنمایی نمایند. این علامت ها در سردردهای دیگر معمولاً دیده نمی شوند. همین تفاوت ها سبب می شود تشخیص افتراقی این بیماری بسیار مهم باشد، زیرا اگر پزشک سردرد را به اشتباه در دسته دردهای خوش خیم قرار دهد، بیماری پنهان شده فرصت کافی برای آسیب زدن پیدا می نماید.

10. آینده بیماران، کیفیت زندگی و نقش آموزش در پیشگیری از پیامدهای شدید

اگر آرتریت تمپورال زود تشخیص داده شود، بیشتر بیماران آینده خوبی خواهند داشت و می توانند زندگی عادی داشته باشند. اما کیفیت زندگی آنها تا حد زیادی به آگاهی از بیماری، پیروی از درمان و مدیریت عوارض دارو بستگی دارد. بیمارانی که درمان را به طور منظم ادامه می دهند و آزمایش ها را در فاصله های مشخص شده انجام می دهند، شانس بسیار بیشتری برای کنترل پایدار بیماری دارند.

نقش آموزش در این میان بسیار مهم است. بسیاری از بیماران نمی دانند سردرد یک طرفه در سنین بالا باید اورژانسی تلقی شود. اگر افراد یاد بگیرند که این علامت چه اهمیت بالینی دارد، سریع تر به پزشک مراجعه می نمایند و همین مراجعهِ زودهنگام می تواند جان دید فرد را نجات دهد. آموزش باید ساده، دقیق و بر پایه مثال های واقعی باشد تا در حافظه بیمار باقی بماند.

آینده بیماران بعلاوه به حمایت خانواده و سیستم درمان بستگی دارد. اگر پزشکان عمومی و متخصصان مراقبت های اولیه با این بیماری آشنا باشند، احتمال تشخیص دیرهنگام کمتر می شود. در بعضی کشورها حتی دستورالعمل هایی تهیه شده که به پزشکان یادآوری می نماید سردرد شقیقه در فرد بالای پنجاه سال همیشه باید آنالیز فوری شود. آگاهی عمومی یکی از پایه های مهم پیشگیری از نابینایی در این بیماری است و به همین خاطر، بازگو کردن این اطلاعات در قالب مقاله، گفت وگو، رسانه یا آموزش آنلاین در کاهش بار بیماری نقش قابل توجهی دارد.

خلاصه

سردرد شقیقه در افراد بالای پنجاه سال یک علامت معمولی نیست و باید مانند هشدار یک بیماری جدی در نظر گرفته شود. آرتریت تمپورال با التهاب رگ های تغذیه نماینده چشم باعث کاهش ناگهانی جریان خون می شود و اگر درمان سریع شروع نشود، نابینایی دائمی رخ می دهد. این بیماری اغلب با سردردهای معمولی اشتباه گرفته می شود و به همین خاطر بیماران دیر مراجعه می نمایند. وجود علائمی مانند درد فک هنگام جویدن، حساسیت پوست سر یا تاری گذرا باید فوراً آنالیز شود، زیرا نشان می دهد التهاب به مرحله خطرناکی رسیده است. آزمایش های ESR و CRP و معاینه دقیق پزشک در تشخیص بیماری نقش مشخص نماینده دارند. درمان با کورتیکواستروئید باید بدون تأخیر شروع شود و قطع خودسرانه دارو می تواند بیماری را دوباره فعال کند. آگاهی خانواده، آموزش بیماران و پیگیری مرتب درمان، کلید جلوگیری از آسیب های برگشت ناپذیر این بیماری است.

❓ پرسش های رایج

1. آیا هر سردرد شقیقه در بالای پنجاه سال نشانه آرتریت تمپورال است؟

نه. اما هر سردرد نو یا متفاوت در این سن باید با دقت آنالیز شود. ترکیب سردرد یک طرفه با درد فک یا تاری گذرا احتمال بیماری را بالا می برد و احتیاج به ارزیابی فوری دارد.

2. آیا آرتریت تمپورال بدون درد شدید هم رخ می دهد؟

بله. بعضی بیماران درد خفیف اما مداوم دارند و همین موضوع تشخیص را سخت می نماید. در این موارد علامت های همراه مانند حساسیت پوستی یا تاری گذرا راهنمای اصلی هستند.

3. چرا باید درمان قبل از قطعی شدن تشخیص شروع شود؟

زیرا آسیب عصب بینایی می تواند در چند ساعت رخ دهد و معمولاً برگشت ناپذیر است. شروع درمان با کورتیکواستروئید باعث جلوگیری از پیشرفت التهاب تا زمان تکمیل آزمایش ها می شود.

4. آیا آرتریت تمپورال با درمان کامل می شود؟

درمان التهاب معمولاً با دارو کنترل می شود اما مسیر درمان طولانی است. بیشتر بیماران پس از چند ماه تا چند سال دارو مصرف می نمایند و با پایش منظم می توانند زندگی عادی داشته باشند.

5. آیا پلی میالژی روماتیکا می تواند نشانه ای از آرتریت تمپورال باشد؟

بله. اگر فردی درد شدید شانه ها داشته باشد و سپس دچار سردرد شقیقه شود، احتمال وجود هر دو بیماری مطرح است. این ارتباط برای تشخیص دقیق بسیار مهم است.

دکتر علیرضا مجیدی

پزشک، نویسنده و بنیان گذار وبلاگ خبرنگاران

دکتر علیرضا مجیدی، نویسنده و بنیان گذار وبلاگ خبرنگاران .

بیش از دو دهه در زمینه سلامت، پزشکی، روان شناسی و جنبه های فرهنگی و اجتماعی آن ها می نویسد و کوشش می نماید دانش را ساده اما دقیق منتقل کند.

پزشکی دانشی پویا و همیشه در حال تغییر است؛ بنابراین، محتوای این نوشته جایگزین ویزیت یا تشخیص پزشک نیست.

دربارهٔ علیرضا مجیدی در خبرنگاران

مطالب مرتبط

برترین دکتر لیفت شقیقه در تهران کیست؟ (راهنمای کامل فیلر شقیقه)

بزرگی خوش خیم پروستات (BPH) یعنی چه و چرا باید جدی گرفته شود؟

چرا سردرد ایجاد می شود و چه چیزهایی در تشخیص دلیل سردرد مهم هستند؟

چرا خواب ها را جدی می گیریم؟ راز جدی شدن رؤیاها در نیمه شب

میگرن: علایم و ویژگی های این نوع سردرد - تشخیص و درمان سردرد میگرنی

سردرد تنشن یا سردرد تنشی چیست؟

منبع: یک پزشک
انتشار: 1 آذر 1404 بروزرسانی: 1 آذر 1404 گردآورنده: anti6.ir شناسه مطلب: 2504

به "چرا سردرد شقیقه پس از 50 سالگی همواره باید جدی گرفته گردد؟" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "چرا سردرد شقیقه پس از 50 سالگی همواره باید جدی گرفته گردد؟"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید